بارالها ... !
مرا به خلق خود وا مگذار ...
بند 2 از دعای 22 صحیفه سجادیه ...
بارالها ... !
مرا به خلق خود وا مگذار ...
بند 2 از دعای 22 صحیفه سجادیه ...
الهی ...
مددکارم باش ...
تا سخن حق را بگویم ...
اگرچه سخت باشد ...
بند 10 از دعای 20 صحیفه سجادیه ...
خدایا ...
ای آن که در برابر نعمت هایت عوض نمی خواهی ...
تو سزاوار این بی نیازی هستی ...
بند 3 و 11 از دعای 13 صحیفه سجادیه ...
خدایا ...
پس درود فرست بر محمد و آل او ...
و آنچه را برای من پسندیده ای، محبوب من گردان ...
بند 6 از دعای 15 صحیفه سجادیه ...
یادم نیست این تصویر رو قبلا پُست کردم یا نه ... ؟!
سال هاست با صحیفه سجادیه امام زین العابدین (ع) مأنوسم ...
این کتابِ جلد سفید رو - اما - 6 سالی هست که دارم ...
همیشه در دسترس گذاشتم ...
وقتی پیش بزرگی میری و زبانت بند میاد از حرف زدن ...
خیلی خوبه یکی به دادت برسه ...
و از طرف تو حرف دلت رو بر زبان بیاره ...
دعاهای حضرت امام سجاد (ع) در این کتاب زیبا برای من چنین حکمی داره ...
اعجاز آور و اطمینان بخش ...
مثل چند دقیقه پیش که خوندمش ...
در روز تولد امام سجاده نشینم ...
"خدایا؛
ای آن که بسیاریِ دعای خواهندگان تو را نمی رنجاند" ...
خدایا ...
ای معبود من ...
از تو بخشش چیزی را می خواهم که عطای آن ...
از تو هیچ نمی کاهد ...
و برداشتن باری را خواستارم که بر گرفتن آن بر تو دشوار نمی آید ...
بند 7 از دعای 39 صحیفه سجادیه ...
ای جان پناه من ...
در آن هنگام که راه های گوناگون ...
مرا در یافتن راه رستگاری به رنج و سختی می افکنند ...
بند 8 از دعای 51 صحیفه سجادیه ...
خدایا مرا ...
از خواب بی خبران ...
و ناهشیاری اسرافکاران ...
و خواب آلودگی به خود رها شدگان بیدار کن ...
بند 92 از دعای 47 صحیفه سجادیه ... (+)
بنگر جان ... !
بنگر چه گُل هایی زدی، امروز ؟! ... :|
محسن بنگر؛ مدافع پرسپولیس تهران ...
در دقیقه 38 بازی امروز - برای اولین بار - برای پرسپولیس گُلزنی کرد ...
و حدود نیم ساعتِ بعد یعنی در دقیقه 69 هم گُلِ دوم رو به پرسپولیس زد! ...
یعنی همان؛ گُل به خودی! ... :|
با این شعبده بازیِ محسن خان و دو گُلِ دیگه ای که تراکتوری ها به ثمر رسوندند ...
پرسپولیس در آزادی باخت! ... (+)
درسته که این روزها حسِّ تماشای بازی های لیگ رو نداشتیم! ... :))
اما این باعث نمیشه که بعد از سه شکست در 7 بازی بشنویم:
"باختِ امروز خواستِ خدا بود"! ... (+)
اینم درسته که این روزها کمی به رقیبان خود مجالِ خودنمایی داده ایم ...
تا صدری بنشینند و دلی خوش کنند ... :))
اما این باعث نمیشه که پرسپولیسِ آسیایی به رده نهم جدول سقوط کنه ... !
امیدواریم تیمِ محبوبِ ما هر چه زودتر روندِ صعود رو آغاز کنه ...
و به جایگاه و رتبه واقعی خودش برگرده تا هوادار ناچار نشه بهش بگه:
"پرسپولیسِ قهرمان؛ تو لیگِ برتر بمان"! ... :|
و اما برسیم به چالشی دوست داشتنی ...
امشب در اقدامی جالب و فرهنگی از طرفِ دوستِ عزیزِ وبلاگی ما – فاطمه گلی ...
به چالشِ کتاب دعوت شدیم ... :)
راستش من قبلا چند باری درباره کتاب و کتابخوانی نوشتم ...
اغلب هم اگر یادتون باشه سوز و گُدازانه بود ...
بیشتر مبنی بر اینکه روزی روزگاری ما بودیم و کتاب، کتاب بود و ما ... !
اما این سال های اخیر ورود به دنیای الکترونیک و فضای مجازی ...
به طور کُلی ما رو از کتاب و کتابخوانی به شیوه مکتوب دور کرد ...
گرچه کتاب های کتابخانه ام رو بارها خونده ام ...
و همین الان میتونم لیستی بلندبالا
از بهترین کتاب هایی رو که در عمرم خوندم بنویسم ...
اما – متأسفانه - این روزها - آن گونه که بود و باید - همنشینِ کتاب نیستم ...
با این همه خوشحالم که دوستانِ خوب و کتاب دوستی دارم ...
که چنین برنامه هایی رو - در این وانفسای چالش های آبکی و سطل یخی ...
برای ترویج فرهنگِ کتاب به راه انداخته اند ...
کتاب هایی که من خیلی دوست دارم رو هم شاید بارها گفته ام؛
شاید سنخیتی با هم نداشته باشه اما مثل سایر علائقم به نوعی دارای تنوع و تأمله ...
اول کتابی که همچنان همراه من هست ...
و خواندنش جزء واجباتِ زندگیم محسوب میشه ...
و آرامبخش لحظاتِ عمرم - اخت القرآن - صحیفه سجادیه هست ...
که همگان با دعاهای زیبا و مضامین بلندش آشنایی دارند ...
دوم کتابی که نثر و نویسندگی اش بر من تأثیر فراوانی داشت در دوران دانشجویی؛
رمانِ صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز هست ...
کتاب سوم هم که خوندم ...
و نادیده گرفتن هشدارها و تحلیل های محقق ...
و نویسنده اش رو از سوی متولیانِ فرهنگی کشور هیچگاه فراموش نمی کنم؛
کتابِ "توسعه و تضاد" فرامرز رفیع پور هست ...
نکته آخر اینکه؛ تا باشه از این چالش ها ... :)
"خدايا ...
با بيرون رفتن اين ماه، ما را از گناهانمان بيرون آور ...
و همراه خارج شدنش ما را از بديهامان خارج ساز ...
ما را از خوشبخت ترين اهلِ اين ماه و از بهره مندترين ايشان در اين ماه قرار ده ...
خداوندا ...
از تمامى پدران و مادران و اهل دینِ ما درگذر ...
چه آنها که در گذشته اند و چه آنها که تا روز قیامت مى آیند و باقى مى مانند" ...
دعای 45 صحیفه سجادیه ...
در وداع با ماه مبارک رمضان ...
+ قبل نوشت ...
خدایا؛
"مرا باز دار از اینکه انسان فقیر را فرومایه پندارم ...
یا گُمان کنم که انسان توانگر فضل و برتری دارد" ...
از حجت الاسلام محسن قرائتی نقل کرده اند که:
" آدم ها سه دسته اند: عینک، ملحفه، فرش ...
وقتی یک لکه چای بنشیند روی عینکت ...
زود آن را با دستمال کاغذی پاک می کنی ...
وقتی همان لکه بنشیند روی ملحفه ...
می گذاری سر ماه که لباس ها و ملحفه ها جمع شد ...
همه را با هم با چنگ - زمان قدیم - می شویی ...
وقتی همان لکه بنشیند روی فرش ...
می گذاری سر سال با دسته بیل به جانش می افتی ...
خدا هم با بنده های مؤمنش مثل عینک رفتار می کند ...
بنده های پاک و زلالی که جایشان روی چشم است ...
تا خطا کردند بلافاصله حالشان را می گیرد ...
البته در دنیا و خفیف ...
دیگران را به موقعش تنبیه می کند آن هم با چنگ ...
و آن گردن کلفت هایش را می گذارد تا چرک هایشان جمع شود ...
و سر سال یا قیامت - یا هم دنیا و هم قیامت -
حسابی با دسته بیل از شرمندگیشان در می آید" ... (+)
قرآن کریم:
ما به کافران مهلت می دهیم تا بر کفر خویش بیافزایند ...
خیلی مواقع آدم های ریاکار، ظاهر صلاح و دیو سیرت جامعه رو می بینم ...
که بی محابا حق و مال مردم رو می خورند و می تازند ...
با خودم فکر می کنم ...
پس آه دل محرومان و مظلومان کی و کجا میخواد دامن اینا رو بگیره ... ؟!
چندی پیش جمله ای از دعای چهاردهم صحیفه سجادیه ...
و امروز هم این تفسیر، جواب خوبی برای سوالم شد ...
اینکه ما جزء کدام دسته ایم هم سوال دیگه ای هست که باید بهش فکر کنیم ...
با تشکر از:
جملات زیبا گیله مرد ...
"الهی ...
اگر خیر من در مهلت دادن به ظالم تا روز رستاخیز است ...
مرا به شکیبایی دائم یاری ده" ...
بند 14 از دعای 14 صحیفه سجادیه ...
"رسم خوب ها همین است ...
حرف آمدنشان شادت می کند ...
و ماندنشان ...
با دلت چنان می کند ...
که هنوز نرفته ...
دلتنگشان می شوی !" ...
"اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ وَ مَحْزُونٍ عَلَیْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ ...
سلام بر تو که پیش از آمدنت شادمان بودیم ...
و پیش از رفتنت اندوهناک" ...
دعای 45 صحیفه سجادیه ...
با تشکر از: حسینیه دل ...
" خدایا ...
با توأم ...
تویی که اهل نیاز را نه تحقیر می کنی و نه محروم " ...
بند 4 و 5 از دعای 46 صحیفه سجادیه ...
"من و تو با هم خیلی فرق داریم ...
تو خیلی عاشق تری" ...
"ستایش خدایى را که هرگاه مى خوانمش، او پاسخم دهد ...
اگرچه وقتى مى خوانَدم به کُندى به درگاهش روم " ...
از عاشقانه ابوحمزه ثمالی ...
با تشکر از:
حسینیه دل ...
خدایا بر محمد (ص) و خاندانش درود فرست ...
و اگر بندهای در حق من به كاری دست زده كه تو او را از آن باز داشته ای ...
يا آبروی مرا كه تو حرمت آن را بر او لازم گردانيدهای، به ناحق ريخته است ...
و در اين حال از دنيا رفته يا زنده است و حق من بر گردن وی باقی است ...
او را در ستمی كه بر من روا داشته بيامرز ...
و در حقی كه از من با خود برده است ببخشای ...
و او را به سبب آنچه با من كرده سرزنش مفرمای ...
و بدی هايش را پيش چشمش مياور كه آزرده خاطر شود ...
و در عوض اين گذشت از من درگذر ...
و در برابر دعايم در حق او، بر من رحمت آور ...
تا هر يک از ما به مدد فضل تو به سعادت رسيم ...
و به احسان تو روی رهايی بينيم ...
خدايا تو آن پروردگار بزرگی كه فضل و احسان خود را از هيچ كس دريغ نمی داری ...
نیایش امام زین العابدین (ع) ...
در طلب عفو و بخشايش ...
ای آنکه یاد تو یادآورانت را بزرگی دهد ...
و ای آنکه سپاس تو سپاسگزارانت را رستگار کند ...
بر محمد (ص) و خاندانش درود فرست ...
اگر برای ما فراغتی مقدر کرده ای ...
آن را فراغتی بی گزند و سالم قرار ده که وبال نیاورد ...
و دل های ما را نمیراند ...
بند 3 از دعای 11 صحیفه سجادیه ...
"خدایا چنان کن سرانجام کار ...
تو خشنود باشی و ما رستگار" ...