چهارشنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

انا لله و انا الیه راجعون ...

خداوند رفتگان همه رو رحمت کنه ...

امشب شب اول قبر خواهر نازنین منه ...

التماس دعا دارم از شما دوستان و خوانندگان محترم برای آرامش روح آن عزیز ...

برچسب ها :

خواهر

پنجشنبه پنجم مهر ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

این جهان زندان و ما زندانیان ...

حفره‌ کن زندان و خود را وارهان ...

مثنوی مولوی ...

برچسب ها :

مولوی

پنجشنبه پنجم مهر ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

یاد توأم هر نفس آرام جان شد ... (+)

چهارشنبه چهارم مهر ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

ایران ...

فدای  اشک  و خنده تو ...

دل پُر و تپنده تو ...

فدای حسرت و امیدت ... (+)

برچسب ها :

ایران

چهارشنبه بیست و یکم شهریور ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

یار می گوید: حسین (ع) ... 

دلدار می گوید: حسین (ع) ... (+)

برچسب ها :

Ashura

،

یاس می گوید حسین

سه شنبه سیزدهم شهریور ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

"نظری به حال ما کن" ...

برچسب ها :

سه شنبه های من

،

من لی غیرک

،

گاهی نگاهی

سه شنبه ششم شهریور ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

ایران ...

تو را به بند کینه بستند ... (+)

برچسب ها :

ایران

جمعه هجدهم خرداد ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

یا من لا یرجی الا هو ...

اى که امیدوار نتوان بود جز به او ...

از: جوشن کبیر ...

برچسب ها :

ماه رمضان

،

من لی غیرک

سه شنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

خُب خدا رو شکر که ماه رمضان امسال حال خیلی خوبی داشتم ...

برعکس سال های گذشته ... 

يا منزل السكينه فى قلوب المومنين ... (+)

از دعای بیستم ماه مبارک هم حس خوبی گرفتم ...

مثل هر سال ... 

برچسب ها :

ماه رمضان

،

دعای 20

،

من لی غیرک

جمعه بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

نمی دونم چرا گفتند:

بی خبری، خوش خبری است ... 

از نظر من بی خبری یعنی پایان ... 

برچسب ها :

یادم باشه

دوشنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

به طرز عجیبی هر سال با نزدیک شدن به ماه مبارک رمضان ...

یه دلهره ناشناخته به سراغم میاد ... !

سال های اخیر، بیشتر و مبهم تر ... !

دلهره اینکه تا اینجای زندگی چه کرده ام و چه خواهم کرد ... ؟!

چگونه بوده ام و چگونه خواهم شد ... ؟!

دلهره کارهای نیمه تمام و برنامه های عقب مانده ...

یه جورایی شبیه نزدیک شدن به تحویل سال ...

یا تولد و این قبیل سالگرد ها ...

شاید هم مثل لحظات پایان عمر ...

مثل اینکه گریزی نیست از این حس ناگزیر ... 

تدبیر و تأمل بایدش ... :)

برچسب ها :

یادم باشه

،

حافظ نوشت

یکشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

غرض این است که غیری نکند در دل جای ...

آن که ما را به دل تنگ نگه می دارد ... (+)

برچسب ها :

صائب تبریزی

یکشنبه دوم اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

بارالها ... !

مرا به خلق خود وا مگذار ...

بند 2 از دعای 22 صحیفه سجادیه ...

برچسب ها :

صحیفه سجادیه

شنبه یکم اردیبهشت ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

"مثل آن چایی که می چسبد به سرما بیشتر ...

با همه گرمیم ...
 
با دل های تنها بیشتر" ...
برچسب ها :

حامد عسکری

دوشنبه بیستم فروردین ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار | 

هنوز ما را اهمیت گفت نیست ...

کاشکی اهلیت شنیدن بودی ...

تمام گفتن می باید و تمام شنودن ...

در دل ها، مُهر است ... !

بر زبان ها، مُهر است ... !

و بر گوش ها، مُهر است ... !

مقالات شمس تبریزی ...

برچسب ها :

یادم باشه

،

ارتباطات

دوشنبه سیزدهم فروردین ۱۳۹۷ ساعت توسط یک خبرنگار

آنچه نپاید، دلبستگی را نشاید ...

جغدی روی كنگره‌ های قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا می‌ كرد ...

رفتن و رد پای آن را و آدم‌ هایی را می‌ دید كه به سنگ و ستون، به در و دیوار دل می‌ بندند ... !

جغد اما می‌ دانست كه سنگ‌ ها ترک می‌ خورند، ستون‌ ها فرو می‌ ریزند ...

درها می‌ شكنند و دیوارها خراب می‌ شوند ...

او بارها و بارها تاج‌ های شكسته ...

غرورهای تكه پاره شده را لابه‌لای خاكروبه‌ های قصر دنیا دیده بود ...

او همیشه آوازهایی درباره دنیا و ناپایداری‌ اش می‌ خواند ...

و فكر می‌ كرد شاید پرده‌ های ضخیم دل آدم‌ ها، با این آواز كمی بلرزد ....

روزی كبوتری از آن حوالی رد می‌ شد، آواز جغد را كه شنید ...

گفت: بهتر است سكوت كنی و  آواز نخوانی ...

آدم‌ ها آوازت را دوست ندارند. غمگینشان می‌ كنی. دوستت ندارند ...

می‌گویند: بدیمنی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری ...

قلب جغد شكست و دیگر آواز نخواند. سكوت او،  آسمان را افسرده كرد ...

آن وقت خدا به جغد گفت: آواز‌‌خوان كنگره‌ های خاكی من ... !

پس چرا دیگر آواز نمی‌ خوانی ... ؟

دل آسمانم گرفته است ...

جغد گفت: خدایا! آدم‌ هایت مرا و آواز هایم را دوست ندارند ...

خدا گفت: آواز های تو بوی دل كندن می‌دهد و آدم‌ ها عاشق دل بستن‌ اند ...

دل بستن به هر چیز كوچک و هر چیز بزرگ ...

تو مرغ تماشا و اندیشه‌ ای ... !

و آن كه می‌بیند و می‌اندیشد، به هیچ چیز دل نمی‌بندد ...

دل نبستن، سخت‌ ترین و قشنگ‌ ترین كار دنیاست ... !

اما تو بخوان و همیشه بخوان كه آواز تو، حقیقت است و طعم حقیقت، تلخ ...

جغد به خاطر خدا باز هم بر كنگره‌ های دنیا می‌خواند ...

و آن كس كه می‌ فهمد، می‌ داند آواز او پیغام خداست ...

كه می‌ گوید: 

آنچه نپاید، دلبستگی را نشاید ...

برچسب ها :

یادم باشه

،

ارتباطات

سه شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۶ ساعت توسط یک خبرنگار

اشک رازی است ...

لبخند رازی است ...

عشق رازی است ...

اشک آن شب لبخند عشقم بود ...

قصه نیستم که بگویی ...

نغمه نیستم که بخوانی ...

صدا نیستم که بشنوی ...

یا چیزی چنان که ببینی ...

یا چیزی چنان که بدانی ...

من درد مشترکم مرا فریاد کن ...

درخت با جنگل سخن می گوید ...

علف با صحرا ...

ستاره با کهکشان ...

و من با تو  سخن می گویم ...

نامت را به من بگو ...

دستت را به من بده ...

حرفت را به من بگو ...

قلبت را به من بده ...

من ریشه های تو را دریافته ام ...

با لبانت برای همه لب ها سخن گفته ام ...

و دست هایت با دستان من آشناست ...

در خلوت روشن با تو گریسته ام ...

برای خاطر زندگان ...

و در گورستان تاریک با تو خوانده ام ...

زیباترین سرودها را ...

زیرا که مردگان این سال ...

عاشق ترین زندگان بوده اند ...

دستت را به من بده ...

دست های تو با من آشناست ...

ای دیر یافته با تو سخن می گویم ...

بسان ابر که با توفان ...

بسان علف که با صحرا ...

بسان باران که با دریا ...

بسان پرنده که با بهار ...

بسان درخت که با جنگل سخن می گوید ...

زیرا که من ...

ریشه های تو را دریافته ام ...

زیرا که صدای من ...

با صدای تو آشناست ...

 

 پ.ن:

هر وقت اینو می خونم و هر بار که می شنوم، حس خوبی دارم ...

درست مثل وقتایی که با شما - دوستان خوبم - در فضای سایبر هم کلام هستم ...

چه دوستان واقعی که سال هاست همدیگر رو ندیده ایم ...

چه دوستان وبلاگی که هیچ وقت همدیگر رو ندیدیم ...

این حس خوب تقدیم شما ...

"زیرا که من ...

ریشه های تو را دریافته ام ...

زیرا که صدای من ...

با صدای تو آشناست" ...

برچسب ها :

سوژه نگار

،

احمد شاملو

،

فضای مجازی

،

دوست

دوشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۶ ساعت توسط یک خبرنگار

"هزار درد مرا، عاشقانه درمان باش ...

هزار راه مرا، ای یگانه پایان باش ...

برای آنکه نگویند، جسته‌ ایم و نبود ...

تو آن‌ که جسته و پیداش کرده‌ ام، آن باش ...

دوباره زنده کن این خسته خزان زده را ...

حلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش ...

کویر تشنه‌ عشقم، تداوم عطشم ...

دگر بس است، ز باران مگوی، باران باش ...

دوباره سبز کن این شاخه خزان زده را ...

دوباره در تن من روح نو بهاران باش ...

بدین صدای حزین، وین نوای آهنگین ...

به باغ خسته عشقم، هزار دستان باش" ...

برچسب ها :

حسین منزوی

دوشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۶ ساعت توسط یک خبرنگار

برچسب ها :

دوست

،

ارتباطات

سه شنبه دهم بهمن ۱۳۹۶ ساعت توسط یک خبرنگار

بچه سیّد نشدم، دستِ خودم نیست ولی ...

وسط روضه، دلم خواست بگویم: مادر ...

برچسب ها :

فاطمیه

مشخصات
        سوژه نگار 🔹
صرفا جهت اطلاع:
دامنه ir رو بنا به دلایلی تمدید نکردم!
بنابراین و طبق مقررات سامانه‌ ایرنیک،
اسم و دامنه [بعد از آزادسازی] توسط دیگری راه اندازی شد!
پس soozhenegar.ir دیگه متعلق به من نیست ..
🔹
برچسب ها