سه شنبه پانزدهم دی ۱۳۹۴ ساعت توسط یک خبرنگار

امان از تماشاگرنما ها ...

تا حالا دیدید ...

تیمی در یه مسابقه ورزشی به بدترین شکل ممکن بازی کنه ...

هر جور بد اخلاقی، بی قانونی، دوز و کلک و حقه که بگید انجام بده ...

تا برنده بازی بشه ...

بازیکنان تیم مقابل از اون همه وقاحت و بی شرمی به تنگ اومده باشند ...

ولی همچنان حرفه ای و پایبند به قانون بازی کنند ...

میره زمستون تموم بشه و روسیاهی به زغال بمونه ...

که عده ای تماشاگر نما به بهانه هواداری از تیم خود بریزند داخل زمین ...

صندلی آتش بزنند و شیشه بشکنند و چه و چه ...

خلاصه ...

کاری کنند ورق برگرده ...

بازی که می رفت با تمام سختی و مرارت به نفع تیم برتر تموم بشه ...

به خاطر یه عده تماشاگرنما ...

سه هیچ به نفع تیم بی اخلاق زمین اعلام بشه ...

اخبار این روزهای ایران و عربستان سعودی رو که دنبال کنید ...

همین طوره تقریبا ...

آل سعود جنایتکار هر وحشیگری که بلد بود انجام داد ...

حمایت از گروه های تروریستی داعش و وهابیت ...

کشتار شیعیان ...

در سال هایی که گذشت ...

هر جور کارشکنی که لازم بود بر سر راه توافق هسته ای انجام داد ...

آشکار و پنهان با ایران اسلامی دشمنی کرد ...

رسید به قضیه اعدام شیخ نمر ...

روحانی شیعه ...

هنوز کار به محکوم کردن و اعتراض های دیپلماتیک ...

بیانیه ها، پیام ها و واکنش های افراد حقیقی و حقوقی ...

و تجمعات قانونی در اعتراض به جنایت رژیم آل سعود نکشیده بود ...

که عده ای به کنسولگری عربستان در مشهد حمله کردند ... (+)

و عده ای هم به سفارت عربستان در تهران ... (+)

و شد حکایت همون تماشاگرنما ها ...

توجه رسانه‌ های به اصطلاح جامعه جهانی ...

از خبر اعدام شیخ نِمر به سمتی دیگه معطوف شد ...

خبر جنایت آل سعود تحت الشعاع حمله و تخریب سفارت خانه آنها در ایران قرار گرفت ... (+)

بماند از قطع رابطه عربستان و یکی چند کشور دوست و برادرش با ایران ... !!

دست پیش گرفت تا پس نیفته - به قولی - این رژیم آل یهود ... !

از این روزها و اتفاقات ...

سید حسن نصرالله تحلیلی جالب داشت:

آنها می‌ گویند: نظام ما هیچ نقد و اعتراضی را نمی‌ پذیرد ...

و هر بحث و جدلی را رد می‌ کند ...

یا در کشور ما مثل گوسفند زندگی می‌کنید یا مثل گوسفند کشته می ‌شوید ....

راه دیگری نیست ... (+)

و البته واکنشی زیبا و تحسین برانگیز - هم - از جوانان لبنانی شاهد بودیم ...

نماز وحدت شیعه و سنی مقابل سفارت عربستان در لبنان ...

گاهی این تفاوت ها رو که می بینم ...

میگم نکنه حق با اون بنده خدا باشه که نوشته بود:

واقعا حيف شد، همه انقلاب را صادر كرديم ... !

كاش يک ذره اش را محض احتياط برای خودمان نگه می داشتيم !! ... (+)

برچسب ها :

حوادث

،

عکس نگاری

جمعه بیست و هفتم آذر ۱۳۹۴ ساعت توسط یک خبرنگار

سوژه جدید فضای مجازی هم فراهم شد ...

تا هفته پیش سحر قریشی بود ...

و تحلیل محتوای مصاحبه اش با رضا رشیدپور در برنامه اینترنتی دید در شب ...

و جوک سازی و تحقیر و تمسخرش در شبکه های اجتماعی  ...

این هفته کلیپ پسر 13 ساله ...

که از قرار معلوم فیلم و کلیپ این پسربچه به سرعت داره دانلود و دست به دست میشه ...

مثل عکس ها و فیلم پسر جنجالی تلگرام ...

با جمله معروف: پلیس فتا حواسش به همه چیز هست ...

یا مثل خیلی موارد این چنینی ...

گروهی خوراک خنده شون فراهم شد ...

و گروهی مثل ما هم سرِ درد دلشون باز میشه ...

میگم: درد دل ...

چون گویا کسی به این نقد و نوشته ها کاری نداره ...

منظورم از کسی - در اینجا - بیشتر مسئولان و متولیان امر و خانواده هاست ...

آنها که مخاطب اصلی تحلیل های جامعه شناسان، کارشناسان ارتباطات و روزنامه نگارانند ...

در اغلب اخبار و مطالبی که در این مورد آخر منتشر شد ...

نوشته اند:

اخیرا کلیپی جنجالی در شبکه های مجازی ...

خصوصا تلگرام پخش شده است که پسری 13 ساله ...

با وقاحت تمام و بدون هیچ شرمی - برهنه - از خود فیلم می گیرد ...

حرف و سوال من یه جمله بیشتر نیست ...

آیا دانلود، تماشا، فوروارد و انتشار این گونه فیلم و تصاویر ...

وقیحانه و شرم آور نیست ... ؟!

اصلا چه افرادی در معرض دریافت چنین فیلم هایی قرار دارند ... ؟!

بارها نوشته ایم ...

شبکه های اجتماعی اینترنتی و موبایلی مثل بازار، پاساژ و مغازه اند ...

شما تعیین می کنید که چه مسیری بروید ...

چه کالایی سفارش بدهید ...

چه کالایی براتون بفرستند ...

چه کالایی بخرید ...

اگر در این مسیر به راسته ای وارد شدید ...

که به نیاز و تقاضای شما مربوط نیست، حتما دست خالی بر می گردید ...

اندک توضیح و تبلیغی کافیست تا تشخیص بدید ...

که اون کالا مفید و جوابگوی خواست شما هست یا نه ...

نه اینکه در این آشفته بازار هر چه در دسترس شما قرار گرفت ...

ببینید و بخرید و ببرید ...

با توجه به این مثال ...

اونایی که به سایت ها و شبکه های اینترنتی میرن که چنین تصاویر و کلیپ هایی رو ...

منتشر می کنند ...

چه فرقی با آن سوژه ها از نظر انجام کارهای وقیحانه دارند ... !؟

همونایی که به خاطر کجروی ها و ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی ...

مورد ریشخند، تمسخر و سرزنش این افراد قرار می گیرند ...

به عبارت دیگه ...

اونایی که در گروه ها و کانال های تلگرامی عضوند ...

که هر آت و آشغالی رو به خورد مخاطب میدن ...

اونایی که با هر فرد لاابالی و بی قید و بندی همنشین هستند ...

یا با افرادی ارتباط مجازی دارند ...

که کاری جز ارسال جوک و تصویر مبتذل ندارند ...

چه تعریف و توجیهی برای کارهای قبح آلود دارند ... ؟!

سوال اینجاست ...

یه فرد سالم که چشم و دل و ذهن پاکی داره ...

یا دوست داره چشم و دل و ذهن پاکی داشته باشه ...

سراغ دانلود، تماشا، فوروارد و انتشار این گونه فیلم ها و تصاویر میره ... ؟!

اونم فیلم ها و تصاویری که همون چند کلمه شرحی که دارند ...

گواهی دهد از سر درونش ... !

گیریم از سر کنجکاوی، به طور ناخواسته، اتفاقی یا به هر دلیلی ...

با چنین تصاویری مواجه شدید ...

چرا عامل انتشار میشید ... ؟!

اصلا چرا باید همنشین کسانی باشید ...

که به خودشون اجازه میدن چنین فیلم ها و تصاویری رو براتون ارسال کنند ... ؟!

چرا از یه طرف خواستار دیدن این سوژه ها هستید ...

و از طرفی دیگه در حالی که لبخند به لب دارید، در کمال اظهار تأسف ... !

همون شاهکار رو برای دیگران می فرستید ... ؟!

که چی ... ؟!

که بیشتر آبروش رو ببرید ... ؟!

که درس عبرت بشه برای دیگران ... ؟!

که جامعه اصلاح بشه ... ؟!

بهتره بیش از این خودمون رو گول نزنیم ...

ما نه احتیاجی به فیلتر نرم افزارهای پیام رسان داریم ...

نه مسدود کردن شبکه های اجتماعی ...

ما به تفکر بیشتر، کنترل امور و مدیریت شخصی ارتباطات خود محتاجیم ...

خانواده ها به هوشیاری و حفظ کیان خانوادگی ...

مسئولان و متولیان امر هم وظیفه بسترسازی مناسب، آموزش استفاده درست ...

نظارت بر فضای مجازی، پیش بینی و برخورد با مجرمان اینترنتی ...

اما کو همت، کو گوش شنوا ... ؟! 

برچسب ها :

تلگرام

،

فضای مجازی

،

حوادث

یکشنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۳ ساعت توسط یک خبرنگار

باز هم سقوطِ هواپیمایی مسافربری قلب ملتِ ایران رو جریحه دار کرد ...

صبح امروز هواپیمای مسیر تهران - طبس متعلق به شرکت هواپیمایی سپاهان‌ ایر ...

با حدود 50 سرنشین هنگام بلند شدن از انتهای باند فرودگاه مهرآباد ...

یک موتورش رو از دست داد و در شمالِ جاده مخصوص کرج سقوط کرد ... (+)

این هواپیما 42 مسافر و 8 خدمه و تیم پروازی داشت که – متأسفانه - 39 نفر از آنها جان باختند ...

3 نفر از مسافرانِ طبس هم به هنگام سقوط، از هواپیما پرت و زخمی شدند ...

محل سقوط این هواپیما در بلوار شيشه مينای شهرک آزادی در نزدیکی فرودگاه مهرآباد تهران ...

و استادیوم 100 هزار نفری آزادی اعلام شده ... (+)

همچنین 5 نفر در محل این حادثه مصدوم شدند ...

زخمی ها دارای سوختگی های شدید هستند ...

اینها اخبار و اطلاعات اولیه هست؛

در اخبار تکمیلی به درستی ارقام، علت و چرایی این حادثه تلخ بیشتر خواهیم پرداخت ... (+)

برای هموطنان داغدارمون از خداوند منان صبر و اجر خواستاریم ...

آرامشِ روح جان باختگانِ این سانحه هوایی:

الّـلـهُـمَّ صَـلِّ عَـلـی مُـحَـمَّـد وَ آلِ مُـحَـمَّـد وَ عَـجِّـل فَـرَجَـهُـم ...

برچسب ها :

حوادث

،

روزگار ما

شنبه شانزدهم فروردین ۱۳۹۳ ساعت توسط یک خبرنگار

مرزبانان ایرانی آزاد شدند ...

روزنامه آرمان امروز (+)

کاش پایان همه انتظارها خوش بود ... (+)

زمان ورود مرزبانان به خاک ایران ... (+)

5-1 به خاک کشورمان وارد شدند ... (+)

ما را ببخش گروهبان! ... (+)

برچسب ها :

ایران

،

حوادث

سه شنبه پنجم فروردین ۱۳۹۳ ساعت توسط یک خبرنگار

گروهک تروریستی جیش العدل ...

روز گذشته، در بیانیه‌ ای - در وبلاگ خود - مدعی شد:

جمشید دانایی فر؛ یکی از مرزبانان گروگان گرفته شده را به شهادت رسانده است ... (+)

"مسئولان

اگر سفرهای نوروزی شان تمام شده

حواسشان به

1 - 5

هم باشد" ...

با تشکر از: برزخ کلمات 

نمی دونم چرا در این جور اخبار به تکذیب ها؛ دل خوش می کنم  ... (+)

برچسب ها :

شهید

،

ایران

،

حوادث

سه شنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۲ ساعت توسط یک خبرنگار

در آستانه سال نو،

چشم امید ملت به آزادی فرزندان مرزبانش از اسارت دژخیمان است! (+)

نزدیک به 40 روز از اسارت 5 دیده بان جوان کشورمان میگذره ... (+)

40 شبانه روز پُر از دلتنگی و انتظار و گریه برای خانواده هاشون ... 

40 روز سراسر خوف و رجا برای همه ما ایرانی ها ... (+)

هنوز – اما - چشم به راه آزادی فرزندان ایرانیم ...

امید که این جوانان، نوروز امسال، صحیح و سالم به آغوش میهن بازگردند ...

برچسب ها :

ایران

،

حوادث

یکشنبه بیست و هفتم بهمن ۱۳۹۲ ساعت توسط یک خبرنگار

برخی اخبار رو که می شنوی، دستت میلرزه و دلت میگیره و بغضت امان نمیده ...

برخی اخبار رو که میخونی، دلهره و ترس و نگرانی بهت هجوم میاره ...

برخی اخبار رو که می نویسی، می بینی چقدر تکراری اند این اتفاقات ... ؟!

پس چرا جلوی تکرار حادثه رو نمی گیرند ... ؟!

باز هم چند سرباز بی گناه رو در منطقه مرزی استان سیستان و بلوچستان گروگان گرفتند ... 

طبق گزارش هایی که اعلام شده ...

گروهک تروريستی جیش العدل پس از ورود به خاک ایران این 5 سرباز رو ربودند ...

و تصاویرشون رو در شبکه های اجتماعی منتشر کردند ... (+)

دیدن تصاویر فرزندان عزیز وطن با دستانی بسته، لب های خشکیده ...

و صورت رنگ پریده، دل هر ایرانی رو به درد میاره ...

مبادا خدای نکرده باز هم حادثه پاسگاه مرزی سراوان تکرار بشه ...

که 14 مرزبان کشور - اغلب هم از سربازان این آب و خاک - رو به شهادت رسوندند ...

"اللهم فک کل اسیر" ...

با تشکر از:

کهنه سرباز عجول ...

برچسب ها :

حوادث

چهارشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت توسط یک خبرنگار

 برف که میاد ...

هر چی حس خوب و نوستالژیک هست، همه یه جا به سراغت میاد ... !

نوشیدن یه فنجان چای داغ ...

و تماشای دونه های سفید و بلورین برف ...

که رقص کنان از ابرهای تیره آسمون خاکستری به زمین می رسند ...

واقعا رمانتیک و رویایی اند ...

قدم زدن توی برف هم لذتی مضاعف داره، وقتی خیالت جمع و دلت گرم باشه ...

تا چشم کار می کنه، برف می بینی و برف ...

همه جا یکرنگ، همه جا یکجور، همه جا یکدست، همه جا سفید ...

برف و باد و سرما، سوز سردی که هر طوری هست پوستت رو نوازش می کنه ...

از لابه لای اون همه لباس گرم که پوشیدی ...

اون وقت مثل بچه ها، هر چی زیبایی و شگفتی هست ...

به چشمت میاد و به گوشت میرسه ...

اولین رد پا توی کوچه، شاخه های درختان پوشیده از برف ...

آواز گنجشک ها و پرواز کلاغ ها و کبوترها که به نظرت در حال فرارند ...

صدای برف زیر گام های آهسته و با احتیاط، بوی نان داغ ...

لبوی سرخ توی سینی دستفروش ها ...

دونه های برفی که توی بخار داغ لبوها آب میشند ...

شال و کلاه و چکمه ها و چترهای رنگارنگ ...

لیز خوردن ها، برف بازی ها، آدم برفی ها، عکس و فیلم گرفتن ها ...

اما وای به حال اینکه به خودت بیایی و به دنیای واقعی ات برگردی ...

اخبار و گزارش های بارش برف در هفته ای که گذشت - چندان خوشایند نبود ...

ارتفاع برف در برخی مناطق کوهستانی و روستایی گیلان و مازندران به 2 متر رسید ...

برخی از شهرها و خیلی از روستاهامون گرفتار شدند و در محاصره برف ... !

نمی دونم تا کی باید برف برامون تبدیل به بحران بشه ...

اونم در شرایطی که برف و باران از مدت ها قبل پیش بینی و اعلام میشه ... ؟!

اشکال کجاست ... ؟!

پیش بینی کارشناسان هواشناسی درست نیست ... !؟

یا مسئولان استانی و مردم بی برنامه و غافلند ... ؟!

فکر می کردیم بعد اتفاق تلخ برف 83 گیلان و تجربه ای که حاصل شد ...

مسئولان آمادگی مقابله با حوادث این چنینی رو در سال های بعد داشته باشند ...

و دیگه هیچ وقت از جمله غافلگیر شدیم، استفاده نکنند ... !

اصلا غافلگیر شدن در برابر حوادث قابل پیش بینی چون بارش برف و باران ...

چه معنایی میتونه داشته باشه ... ؟!

تا کی باید با هر برف چند روزه ای که میاد، آب و برق و گاز و تلفن مناطق قطع بشه ... ؟!

راه های عبور و مرور بسته بشه، مغازه دارها گرانفروشی کنند ... !

قحطی کذایی ایجاد بشه ... ؟!

روستاها در برف، محاصره بشند و در بی خبری محض فرو برند ... ؟!

روستاهای ما تا کی باید در حوادثی که پیش میاد، در اولویت برنامه ها نباشند ... !

تا کی امکانات توی شهرها بمونه ...؟!

تا کی بعد هر برف چند روزه، راه روستاها دیرتر از همه جا باز بشه  ...؟!

برق و آب و تلفنشون هم بعدتر ها وصل بشه  ...؟!

گاز هم که ندارند اغلبشون ... !

هرچند - در ابتدا - مقصر، مسئولان محلی شون هستند ...

که در طول سال به فکر این مواقع نیستند ...

و معلوم نیست چرا این وضع بهبود پیدا نمی کنه ... ؟!

بر اساس اخبار و گزارش های رسیده ...

خسارت ها و مشکلات برخی شهرستان های گیلان و مازندران ...

بیش از اون چیزی هست که اعلام میشه ...

چرا در این جور حوادث ...

مسئولان یا حرف از غافلگیری می زنند ... ؟!

یا در وهله اول خبر و رویداد رو انکار می کنند ... ؟!

اگر همیشه آماده باشیم و از همون ابتدای حادثه یا پیش از آن دست به کار بشیم ...

شاید خیلی از این به اصطلاح بحران ها پیش نیاد ...

تدبیر و مدیریت بحران که فقط بعد از اتفاق، معنی پیدا نمی کنه ... ؟!

مدیریت خوب ...

مثل تصمیم به موقع شورای هماهنگی مدیریت بحران گیلان ...

در قطع سوخت گاز نیروگاه‌ های سیکل ترکیبی رودبار و پره‌سر ...

برای تقویت فشار گاز خانگی در روزهای گذشته که باعث شد ...

علی رغم افزایش 50 درصدی مصرف گاز، افت فشار گاز یا قطعی اش رو نداشته باشیم ...

امروز و فردا یخبندان هست ...

و الان انعکاس آفتاب زرین زمستانی بر روی برف ها واقعا دیدنیه ...

قندیل های یخی آویزان از سقف های شیروانی خانه ها، ناودان ها ...

و خیلی زیبایی های چشم نواز زمستانی ...

که میشه دید و شکر خالق هستی رو به جا آورد ...

اگر وجدان کاری، نوع دوستی، همدلی، تدبیر و مسئولیت در میان آدم ها بیشتر بود ...

شاید بهتر می شد زیبایی های طبیعت رو دید و با جان و دل لمس کرد ...

برچسب ها :

حوادث

،

برف

،

گیلان

جمعه چهارم بهمن ۱۳۹۲ ساعت توسط یک خبرنگار

 لوکیشِن: حوالیِ فقر ... یک روز تعطیل ...

"سرکشی‌هایِ عصیانگر فقر

انکارِ زندگی در یک روز تعطیل

کارگاهی که لباس آتش به تن کرده

پنجره‌ای که زیر پایت می‌نشیند تا صدایت

زودتر از خودت به زمین برسد

می‌دانم

این زندگی قبل از سقوط، جان داده است ...

نمادهایی از فقر که از ارتفاع بدبختی آویزانند

کار می‌کردند تا بختِ برگشته ‌ی ‌شان را

از آب و گِلِ نداری بیرون بکشند

اما، به دل زمین نشستند تا

لابلای عکس‌ها، به دنبال مقصر بگردیم ...

مقصر ... !!؟

کارفرمایی که از روز تعطیل هم نمی‌گذرد تا مبادا

ورشکست شود و حالا

غرامت بیمه به حسابش واریز می شود

یا

آتش‌نشانی که

همدست آتش شد ، تا دختر کبریت‌فروش ، خودسوزی کند ...

شبیه پنجره که به تو قول رهایی داد و زمینت زد

هیچ‌کس روی حرفش ، نخواهد ایستاد

جز فقر که

روی حرفش ثابت قدم است

جز فقر که حرفش یک کلام است

آری ...، مقصر فقر است که

نسل به نسل با مرگ در رودربایستی می‌ماند تا

منت زندگی بر سرتان نباشد ... !

چقدر آرزوی خاکستر شده داشت ؟

چقدر حرف نگفته ؟

زنی که چرخ زندگی‌اش

دوخت

دوخت

تا که او را

بند زد به دلِ خیابان ... !"

 پی نوشت:

اعتراف می کنم که شاعران، بهتر از رسانه ها رصد می کنند حقایق رو ...

این نگاه، باید بعد از آن حادثه مطرح می شد و تحلیل رسانه ای ... !

نه تیترهای انتقام جویانه و بهره برداری های سیاسی ... !

نه عذرخواهی، استعفا، برکناری ...

و دیگر مسائلی که مصائب اصلی رو به باد فراموشی می سپارند ...

و می شوند حاشیه های پررنگ تر از متن ... !

و فقر، همان حقیقتی هست که رسانه های ما با حاشیه هایی که دامن می زنند ...

پنهانش می کنند ... !

  

دیگر حرفی نیست ... (+)

با تشکر از: شاه راه ...

برچسب ها :

حوادث

،

محمدعلی علمی

یکشنبه بیست و دوم مرداد ۱۳۹۱ ساعت توسط یک خبرنگار

"آن قدر غافل شده ایم ...

که زمین از غفلت ما تنش می لرزد ... !

و لرزش زمین ...

بـرای ما که بضاعت نداریم ...

گران تمام می شود" ... !

علیرضا نجفی ...

برچسب ها :

حوادث

،

زلزله

دوشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۱ ساعت توسط یک خبرنگار

نظم، رویای دست نیافتنی دنیای امروز است ...

دست نیافتنی، چون نظم نتیجه رعایت قانون و مقرراتی است ...

که همه از آن آگاه هستند ...

موانع و معایب اجرای آن بررسی شده ...

و نظارت دقیق و همکاری صمیمانه در زمینه آن صورت گرفته است ...

اما وقتی افراد در هر کاری خودمحور باشند ...

مدیران قدرت پردازش امور و پیش بینی جوانب کار را نداشته باشند ...

اطلاع رسانی کافی درباره قوانین آن کار انجام نشده ...

دیگر صحبت از نظم و انضباط، خیال پردازی است ...

آن وقت باید منتظر هر عاقبتی بود ...

خوب، بد، باری به هر جهت ...

بی نظمی، مقدمه حوادث ناگوار است ...

نظم که نباشد، باید منتظر اتفاقات ناخوشایند بود ...

حتما این روزها خبر "مرگ سه کودک در برنامه خاله شادونه" را شنیده اید ... 

این کودکان بی گناه در جشن و شادی شهرستان خرمدره ...

بر اثر ازدحام جمعیت کشته شدند ...

این جور مواقع، کلمات از بیان واقعه ناتوانند ...

اما همه ما ازدحام جمعیت، بی نظمی و بی برنامگی رو بارها و بارها دیده ایم ...

از صف های گوناگونی که - برای نظم بخشی و رعایت نوبت تشکیل می شود ...

تا جشن ها، زیارت ها و عزاداری ها ...

از بازار و بانک گرفته تا دانشگاه، ورزشگاه و ...

گویا این هجوم مردمی ...

و نبود برنامه ریزی و ضعف مدیریت در وقایع اجتماعی هیچگاه تمامی ندارد ...

همه این قضایا یک طرف ...

کی بود؟ کی بود؟ من نبودم ها بدترین قسمتِ این سریال های تکراری است...

در روزهایی که گذشت ...

فروش بلیط بیش از حد ظرفیت سالن ...

عدم کنترل جمعیت به علت کم بودن فضا ...

عدم برقراری نظم در ورود و خروج افراد از جشن ...

عدم اطلاع مسئولین شهری از برنامه های اجرا شده ...

و عدم هماهنگی با نیروهای امدادی و اورژانس ...

از علل این واقعه تلخ اعلام شده ...

که هر کدام در جای خود قابل بحث است ...

اما اگر هر کسی در هر موقعیتی که هست، وظیفه اش را درست انجام دهد ...

شاید دیگر شاهد این جور بی نظمی ها و حوادث ناگوار نباشیم ... 

برچسب ها :

حوادث

مشخصات
        سوژه نگار 🔹
صرفا جهت اطلاع:
دامنه ir رو بنا به دلایلی تمدید نکردم!
بنابراین و طبق مقررات سامانه‌ ایرنیک،
اسم و دامنه [بعد از آزادسازی] توسط دیگری راه اندازی شد!
پس soozhenegar.ir دیگه متعلق به من نیست ..
🔹
برچسب ها