دیروز عصر من و دوستم از محل کار که بیرون اومدیم ...
تازه شروع کرده بودیم به غیبت 🙈 ...
درباره مدیران و مسئولان که یه تاکسی جلوی پامون ترمز زد! ...
نذاشت کلاممون منعقد بشه خلاصه ...
مسافربر شخصی اگر بود که عمرا سوار بشیم ...
ولی خب تاکسی رو نمی شد بیش از این منتظر نگه داشت ...
به ناچار از هم خداحافظی کردیم ...
و من از راننده عذرخواهی که منتظر مونده بود ...
گفت: خواهش ...
اوضاع مسافرکشی خوب نیست ...
اوضاع هیچی خوب نیست ...
شما که خبرنگارید بگید: چی میشه بالاخره؟! ...
گفتم: والا ما که شنیدیم راننده های تاکسی بیشتر از همه می دونند!! ...
هیچی دیگه ...
فرمودند:
حالا ترامپ تاجره و داره دنیا رو معامله می کنه ...
اینا چرا از خدا بی خبر شدند ...
به قولی ...
منم ...
از پاسخ باز ماندم ...