حر بن یزید ریاحی ...

"یک مشت ریگ بیابان بود ...
یک کوه سر به زیری ...
پابرهنه ...
دو قدم بر نداشته بود ...
موج دریا بغلش کرد ...
آغوش و اشک ...
آغوش ...
حتی برای او که راه بست" ...
حر بن یزید ریاحی ...

"یک مشت ریگ بیابان بود ...
یک کوه سر به زیری ...
پابرهنه ...
دو قدم بر نداشته بود ...
موج دریا بغلش کرد ...
آغوش و اشک ...
آغوش ...
حتی برای او که راه بست" ...
🔹